ماه رمضان

در پست قبل فراموش کردم به شروع ماه رمضان اشاره کنم، امروز روز دومی هست که رمضان شروع شده ولی هیچوقت خاطره رمضان‌های چهار پنج و هفت هشت سال پیش رو برام تداعی نمی‌کنه، خیلی چیزا عوض شدن، دیگه تلویزیون نگاه نمی‌کنم چون برنامه ای برای تماشا نداره، دیگه مدرسه نمی‌رم، دیگه به فکر اینکه وای مشق فردا رو کی بنویسم نیستم، بگذریم. رمضان مبارک

فکر خسته

از اینکه هر موقع فکرم درگیر و خسته شده میام اینجا می‌نویسم خوشحال نیستم ولی وقتی می‌بینم بازدیدکننده‌ها عدد صفر رو نشونم می‌دن کمی از این ناراحتی کمتر می‌شه، شایدم بیشتر می‍شه :)))))  نمی‌دونم. فکر به امتحانی که حتی یک کلمه ازش بلد نیستی از آزاردهنده‌ترین فکرهاست، اومدم این چند خط رو بنویسم و بگم شاید بعد 5 سال وبلاگنویسی از سال 90 یا به میلادی، اواخر 2011، بالاخره یک وبلاگ شخصی با مطالب و سلیقه شخصی خودم باز کردم، شاید بگید پس اینجا چیه، شخصی نیست؟ اینجا شخصیه ولی مطلبی داخلش نمی‌نویسم و تمامش خاطره و دلنوشته‌س. امیدوارم پست بعدی که گذاشتم از این دغدغه فکری راحت شده باشم و لینک وبلاگم رو براتون بذارم.